به نام یزدان بخشاینده بخشایشگر
نخست جملات زیر رو بخونید :
/*****
کاش
دینی بود به نام انسانیت
و مذهبی به نام محبت...
وقبله ای وجود داشت به نام عشق!
نه ترس از خدا
و نه وسوسه شیطان
و نه وعده بهشت
و نه هراس از جهنم...
هیچ کدام نبود!
و براستی که انسانیت بهترین آیین زمین است نیک و پاک زیستن نیازی به دین ندارد
و انسانی زندگی کردن هیچ نیازی به اصلاح ندارد
*****/
این از اون متنهایی هست که در سایتها و شبکههای اجتماعی و البته در رسانههای چاپی و دیگر رسانهها منتشر میشود
جمله ظاهرا زیبا هست
اما میدونید پیام تقریبا مخفی این جمله چی هست؟
این هست که "یعنی نه دینی به نام انسانیت هست و نه مذهبی به نام محبت و نه قبلهای به نام عشق"
در ادبیات دینی, خداوند "شیطان" رو دشمن آشکار و روشن (یه چیزی تو مایههای معنی تابلو!) انسان معرفی میکنه :
... إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿الأعراف: ٢٢﴾
همانا اهریمن (شیطان) دشمن آشکار شماست.
... إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِینًا ﴿الإسراء: ٥٣﴾
همانا اهریمن برای انسان, دشمنی آشکار است.
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿یس: ٦٠﴾
مگر با شما - ای فرزندان آدم - پیمان نبستم که اهریمن را نپرستید, چرا که او دشمن آشکار شماست؟
إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿یوسف: ٥﴾
همانا شیطان برای انسان, دشمن آشکاری هست.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله:
اِنَّ الشَّیْطانَ ذِئْبُ الاِْنْسانِ کَذِئْبِ الْعنَنَمِ یَأْخُذُ الشّاةَ القاصِیَةَ وَ النّاحِیَةَ فَاِیّاکُمْ وَ الشِّعابَ وَ عَلَیْکُم بِالْجَماعَةِ وَ العامَّةِ وَ الْمَسْجِدِ؛
شیطان گرگ انسان است، همانند گرگ گوسفندان که همیشه میش هاى دور افتاده و کناره گیر را مى گیرد. پس، از دسته بندیها (گروه گرائى و خط بازى) بپرهیزید و بر شما باد به حضور در جماعت و مجالس عمومى و مسجد.
کنزالعّمال / ج 7 / ص 581 / حدیث 20355
همچنین پیامبر گرامی (یا معصوم دیگر که الان یادم نیست) میفرمایند که شیطان از گرگ درنده هم نسبت به انسان درندهتر هست (یا حریصتر هست)
پس شیطان نه تنها دشمن انسان هست بلکه دشمن آشکار انسان هست.
شیطان به دلیل اینکه خداوند رو پرستیده بود, در هنگامی که از فرمان پروردگارش, سرپیچی کرد, خداوند بر او خشم گرفت, در این هنگام شیطان به خداوند گفت که من شنیدهام که تو پاداش هیچ بنده و خدمتگذاری را تباه نمیکنی
برای همین خداوند پاداش او را (البته فقط در دنیا - اونهم به این جهت که کافر شده بود) به او داد
من نمیدونم عمر بشر چقدر هست (حداقل اینو میدونم عمر بشر اونقدری نیست که دانشمندان میگویند! بلکه بیشتر از آن هست)
ولی هر چه که هست, از زمان رانده شدن از بهشت (که اندکی قبل از هبوط آدم از بهشت بود) تا به امروز و تا به زمان ظهور (یوم وقت معلوم) زنده هست و همچنان مشغول کینهجویی و دشمنی با فرزندان آدم هست.
یکی از ویژگیها و امکانات شیطان, همانا "پنهان" بودن او قبیلهاش هست, چنانکه مهربانترین میفرماید :
یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُم مِّنَ الْجَنَّةِ یَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿الأعراف: ٢٧﴾
ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد, آنچنان که پدرتان را از بهشت بیرون کرد, لباسشان را از آنها گرفت تا بدیشان را به آنها نشان دهد, او و قبیلهاش شما را از جایی میبینند که شما آنها را نمیبینید؛ همانا ما, اهریمنان را سرپرستان کسانی میسازیم که نمیگروند.
حضرت آدم و حوا در بهشت "لخت" نبودهاند! اینی که در کتاب Bible/Genesis میگه که اونا لخت بودن ولی از هم خجالت نمیکشیدند, این مربوط به زمانی بود که خداوند آنها را با هم محرم کرده و آنها را زن و شوهر کرده بود!
در واقع اونها, لباس فاخر بهشتی رو پوشیده بودند, و وقتی نافرمانی کردند, اون لباس از تنشون بیرون اومد!
اما چیزی که در این آیه بهش اشاره شده, این حدیث شیطان ملعون قبیلهاش, در واقع جایی هستند که دیده نمیشوند
به لحاظ علم نبرد و جنگشناسی (علوم نظامی) دشمن در حالتی میتوانند بدترین ضربه را بزند که "مخفی" باشد
مثلا یک جاسوس یا به اصطلاح ستون پنجم, میتواند بدترین ضربه را به دشمن خود بزند.
پس شیطان و قبیلهاش (یعنی کلنش! بله ما در یک بازی کلش آف کلنز واقعی هستیم!!!) چراغ خاموش و مخفی عمل میکنند
برای همین, ما آنها را نمیبینیم, و برای همین نتیجه میگیریم که وجود ندارند!
در حالی که خیلی از پدیدهها پنهان هستند که ما به وجودشان کاملا یقین داریم, مثل اکسیژن در هوا, یا اندام انسان که در بدن اوست یا مکانهایی که ما آنها را ندیدهایم ولی میدانیم که هستند
انسان برای دیدن چیزی (در کل) از سه چیز میتواند بهره ببرد
یک : اینکه اون چیز رو کامل ببینه, مثل دیدن یک شیء که جلوی چشم هست
دو : دیدن چیزی به وسیله نشانههای اون چیز, مثلا شما وارد مسجدی بشوید و کفش شخصی که میشناسیدش را ببینید و مطمئن شوید که آن شخص در مسجد هست (در حالی که هنوز آن شخص را ندیدهاید)
سه : شخص یا منبعی که به او اطمینان کامل دارید به شما بگوید که فلان چیز وجود دارد
پس میبینیم که چیزهای نادیدنی رو هم میشه یه جورایی دید و از وجودشون آگاه شد!
مثل خداوند یا فرشتگان یا اجنه و شیاطین و یا انسانها و چیزهایی که در قرآن کریم (برای مثال) گفته شده وجود دارند یا داشتند
بعضیها میگویند که چرا خداوند هیچ نشانهای به ما نشان نمیدهد که بدانیم او وجود دارد!!!!
درحالی که همه چیز نشانه وجود خدا هست
هر چیزی که وجود دارد, لزوما به وجودآورندهای دارد
مثلا شما یک صندلی را ببینید, صد در صد میگویید که این صندلی را "انسانی" ساخته است
یا لانه پرنده یا سوراخی در زمین, میبینید صد در صد میگویید این را پرندهای یا حیوانی ساخته یا کنده است
طبق این قانون طبیعی, نتیجه میگیریم که "انسان و پرنده و حیوان" و همه ساختههای دیگر باید ساخته "موجودات دیگری" باشند
اما شیطان در اینجا وارد میشه و میگه: "مگه تو خدا رو دیدی که میگی لزوما چیزهای دیگه ساخت خداست!؟"
در پاسخ شیطان, باید بحث "دیدن نادیدهها" رو مطرح کنیم
به دو صورت که اولا, خداوند به وسیله پیامبران و کتب آسمانی که نازل کرده, خودش اعلام کرده که وجود دارد و همه چیز را آفریده است!
و دوما چون ما به پیامبران ایمان آورده و باور کردهایم که راست میگویند, پس کتاب نازل شده و سخنان خود آنها برای ما حجت بوده و ما پذیرفتهایم که خدا هست و او آفریدگار هر چیزی هست (همینطور اطلاعات بسیار زیاد دیگر)
پس نتیجه میگیریم که همه چیز نشانه وجود خداوندی فرزانه و دانا و مهربان و بسیار خلاق هست
ولی پس چرا انکار میکنیم؟
انکار میکنیم چون یا کلمه خدا را از جملات حذف میکنیم و یا به جای کلمه "خدا یا خالق" کلمه طبیعت یا فرگشت یا چیزهای دیگر را جایگزین میکنیم!
مثلا میگوییم فلان ماهی چون در جای تاریکی زندگی میکند, فرگشت در طبیعت چشمهای او را که به آن نیاز نداشته, از او گرفته است!
بعد اگر بگویند که طبیعت مگر عقل و چشم دارد که چنین کار هوشمندانهای انجام بدهد؟\
شروع میکنند و توجیهاتی میآورند که چه و چه!
البته من اینجا قصد نقد فرگشت و نظرات این چنینی رو ندارم, علاقهمندان میتونن به منابع دیگری مراجعه کنند!
میبینیم که خیلی راحت, با عوض کردن کلمه, منکر این میشویم که این افعال را خدا انجام داده است
خیلی راحت و آسان!
اما برگردیم به موضوع اصلی
در این عبارات به ظاهر زیبا, شیطان به ما القاء میکند که دین و خدا و جهنم و بهشت و اینها یعنی کشک!
در حالی که دین خدا همان دین "انسانیت" هست
و مذهب خدا همان محبتکردن هست (در حدیث هست که مگر دین جز محبت هست؟)
و قبله همان خانه عشق هست و عشق همان خداوند هست که ما او را میپرستیم!
چزا خداوند همان عشق هست (جملهای که مسیحیان با آن تبلیغ میکنند)
برای اینکه خداوند بینیاز هست و نیازی به "نفرت ورزیدن" ندارد
اما چرا خداوند نفرت ورزیده و عذاب و لعنت میکند؟
برای اینکه افرادی که نفرت ورزیده و عذاب میشوند افرادی پلید و دشمن دیگران هستند
به نظر شما این عادلانه هست که خداوند "ظالم و مظلوم" رو به یک چوب برونه و هر دو رو یکی به حساب بیآوره؟
یا آدم تبهکار با آدم درستکار؟ یا دانا با نادان؟ و بسیاری مثالهای دیگر
میبینیم که خداوند واقعا طرفدار دوستی و عشق و محبت و مهربانی هست و با دشمنان این موضوعات, دشمنی میکند!
اما چرا گفتیم که دین همان انسانیت هست؟
چون انسان رو خدا آفریده و چون خدا انسان رو آفریده, پس دقیقا میدونه که چی به نفع انسان هست و چی به نفع او نیست!
به علاوه اینکه خداوند نه تنها انسان بلکه دیگر موجودات و جهان هستی رو هم آفریده است
مثل یک کارخانهای که یک تلویزیون تولید میکنه, این کارخانه یک "دفترچه راهنما" تهیه کرده و همراه تلویزیون به بندههاش! اوه ببخشید به خریدارانش میده
پس خوندن اون دفترچه راهنما لازم و واجب هست, تا ما بتوانیم ضمن درست استفاده کردن از تلویزیون, اون دستگاه رو با استفاده نادرست خراب نکنی
این مثال تلویزیون بود, در حالی که انسان و "جهان هستی" موجودات و مخلوقات و ساختههای بسیار بسیار پیچیدهتری نسبت به یک تلویزیون هستند
دلیلش هم این همه علومی هست که در مورد "انسان" و طبیعت (یعنی همون آفرینش!) در موردش بحث میشه و کشفیات جدیدی میآد و بعضی کشفیات و یافتهها هم انکار میشه
پس دین و کتاب مقدس (مثل قرآن کریم و روایات پیامبر و جانشینانش) همون راهنمای استفاده از انسان و طبیعت هستند!
راهنمایی که ضمن اصلاح حالمون ما رو به یک زندگی به معنای واقعی "شایسته انسان" هدایث میکنه که همون بهشت و زندگی جاویدان آخرت هست.
امیدوارم فساد و تباهیای که در این گونه مطالب هست رو درک کرده باشید!
از این که مطلب بسیار دراز شد و من حوصلهام نمیشه که این مطلب رو بهش رنگ و آب بدهم و گلگلیش کنم و چنتا عکس بزارم و اینا, از همه شما بزرگواران عذرخواهی میکنم!
نقل مطالب این وبلاگ کاملا آزاد و حلال هست (البته به یاد عمه گرامیتان هم باشید!)